- 𝑽𝒊𝒄𝒕𝒐𝒓𝒊𝒂 ❄️
- سه شنبه ۱۰ مرداد ۰۲
چالش نامه نویسی: روز پنجم
برای بهترین دوستت بنویس.
خب راستش تو قوانین ندیدم نوشته باشه حتما برای یه نفر باید بنویسیم
اصن عشقم میکشه برای دونفر بنویسم*-*
اوم خب راستش من هیچوقت تو شروع خوب نبودم مثل تو عم نویسندگیم خوب نیست ولی بیا و اینو ازم بپذیر
درست تو موقعی که تقریبا توسط کل اطرافیانم طرد شده بودم و قلبم توسطشون خاکستر شده بود باهات اشنا شدم
(بیا غر زدنامو فراموش کنیم جدا خجالت میکشم) تو با صبوری و و بی رنگی به تک تک حرفام گوش میکردی با اینکه کلی کار سرت ریخته بود.
شاپرکم مرسی که جلوی حماقتای مسخره امو گرفتی. مرسی که پشتم بودی. مرسی که تو هم مثل بقیه ادما طردم نکردی..
هر چقدر ازت تشکر کنم کمه..
ماهزادم تو زیبا ترین مخلوق دنیای این دختر بی پناهی.. زیبا ترین و امن ترین فرد تو قلبم!
وقتایی که میترسم اغوشت ارامش بخش ترین مکان برامه (بقدا نمیدونم اون همه مدت نبودی چطوری زنده موندم*-*)
ببخشید اگر قلب قشنگ و پاکتو رنجوندم ببخشید اگر با حرفام باعث شدم مروارید های دریای ابی چشمات رو زمین سرد بریزن..
ببخشید اگر نگرانت کردم و بهت صدمه زدم
قلب تو برای ادمی مثل من زیادی سبز و پاکه.. خیلی ازش مراقبت کن
میدونم دوران سختی رو پشت سر گذاشتی ولی بعد از این نذار کسی روش ذره ای ترک بندازه
من همیشه ارزوم بود مرهم زخمای قلبت باشم .. اما هیچوقت نتونستم
هیچوقت نمیخواستم کسی باشم که بهش صدمه میزنه اما نشد.. نتونستم
ببخشید و ممنونم بابت همه چیز♡
این وسط فک نکنی تو رو یادم رفته هااا
ماهکم تو هم درست وقتی پیدات شد که قلبم توسط کسایی که بهشون اعتمام داشتم خاکستر شده بود.
اما بین همشون تو با صبر و حوصله موندی و به تک تک حرفام گوش کردی.. راهنماییم کردی و باهام حرف زدی..
هیچوقت بهم نگفتی ساکت شم و حرف نزنم .. تو باورم کردی وقتی که بقیه انتخاب کردن که انتخابشون نباشم..
تو و حتی اون گربه ها همتون پاک تر و پرستیدنی تر از کل زندگیمین ..
نمیدونم چرا وقتی فهمیدی که بهت دروغ گفتم بازم کنارم موندی.. نمیدونم چی توی این دختر دیدی که تمام این مدت کنارش موندی
وقتی انقدر بهت اسیب زدم و باعث شدم ستاره های اسمون چشمات رو زمین خاکی این دنیای بی رحم بیافتن
اما دلیلش هر چی که هست.. ازت ممنونم
ممنونم که ترکم نکردی ممنونم که اعتمادتو بهم دادی
ممنونم که جنگل پر ستاره شهرو به پاندای بی لیاقت و خوابالوی شهر سپردی..
و ببخشید که لیاقت اون جنگل سر سبز شهر قلبتو نداشتم ببخشید که باعث شدم با سرمای قلبم درختاش خشک بشن
و اون جنگل زیبا و دوست داشتنی تبدی بشه به جایی که همه به خاطر وجود یه هیولا ازش فرارین
ببخشید و ممنونم بابت همه چیز ماهکم♡
پ.ن: یه اعتراف، من تا قبل شما یه کارتون دفتر داشتم که برای خواهرم توش مینوشتم..
ولی الان یه کارتون کوچولوی دیگه هم دارم که براتون توش مینویسم*-*
پ.ن2: من گند زدم به زندگیم طوری که هیچ راه برگشتی به قلبم نیست... طوری خودم رو تو درد و خستگی غرق کردم که هیچجوره نمیشه درستش کرد..
یه طوری به قلب و احساساتم اسیب زدم که حالم از خود الانم بهم میخوره و هیچ راه برگشتی برام وجود نداره..
میدونم بهتون اسیب زدم و اصلا قابل جبران نیست .. ولی امیدوارم فراموشش کنید و منو ببخشید♡
L♡VE U
منبع چالش
چالش نامه نویسی: روز چهارم
برای کسی که از ته قلب دوستش داری بنویس.
خب راستش باید بگم به دلایلی مدتیه از نوشتن برای این شخص در فضای مجازی اجتناب میکنم.
همین.
چالش نامه نویسی: روز سوم
برای کسی بنویس که بدتر از همه قلبت رو شکست .
سخت شد..
هر کی اومد سر راهش یجوری قلبمو ، خودمو و روحمو شکست..
ولی خب درباره تو فقط میخوام یچیز بهت بگم
من فقط یک یا دو بار حس کردم تو این ۱۶،۱۷ سال فاکی زنده ام،
و تو توی هیچکدومش نبودی!
و یه نامه برای من:
من عزیز ادما همیشه بهت ثابت میکنن که تو غلط کردی که بهشون اعتماد کردی! پس لطفا دست از حماقت بردار و نذار فرد جدیدی وارد دنیای تاریک قلب شکسته ات بشه
دیگران مثل تو محکوم به شکست نیستن.
منبع چالش
چالش نامه نویسی: روز اول
برای کسی بنویس که میخوای همه چی رو بهش بگی ، ولی میترسی .
هی جک برات مینویسم با اینکه میدونم هیچوقت قرار نیست ببینیش ولی امیدوارم یه روزی بتونم تمام اینا رو بهت بگم..
خب طوری که با هم اشنا شدیم اصلا خوب نبود کاملا غیر منتظره بود..
اون زمانی که درگیر احساساتم بودم و همزمان گیر افتاده بودم تو تنها کسی بودی که بهم کمک کردی تا بتونم کنترل همه چیز رو دستم بگیرم
تو تنها کسی بودی که میدونستی با این مسئولیت برای یه دختر بچه دبیرستانی چقدر میتونه سنگین باشه اونم وقتی هنوز خودش قادر نیست برای زندگیش تصمیم بگیره!
جک تو درست وقتی پیدات شد که من هیچی بلد نبودم و همزمان باید مدیریت همه چیز رو گردن میگرفتم
من درست نمیشناختمت اما کسی رو هم نمیشناختم که بتونم تو اون شرایط بهش اعتماد کنم
من به تو هم اعتماد نداشتم اما کاری کردی که بتونم بهت تکیه کنم تو میدونستی اگر حتی یه درصد اونا بفهمن چه بلایی سرم میاد تو حتی احساسات منو درک کردی
بهم مسیرو نشون دادی و راهنماییم کردی تو خطرناک ترین شرایط کمکم کردی و تاوان اشتباهات و بی عرضگی های منو بدون ذره ای توقع پس دادی
جک تو مثل یه چتر نجات حین سقوط پیدات شد و ناجیم شدی.. تو با اینکه وظیفت نبود همه جوره حمایتم کردی.
منو ببخش که همیشه بار اضافه رو دوشتم ببخش که مجبور شدی به خاطرم این همه درد بکشی
جک منو ببخش فقط همین!
نمیدونم شاید هیچوقت نتونم اینا رو بهت بگم
ولی اگه تو نبودی شاید خیلی وقت بود به این چهنمی که توش زندگی میکنم پایان داده بودم..
پ.ن: برای مخاطب روز اول اسم مستعار انتخاب کردم صرفا چون اینطوری نوشتن برام راحت تره.
منبع چالش